معنی فارسی absurdist
C2شخصی که به فلسفه آفتابگرایی اعتقاد دارد و اغلب در آثار خود به مضحک بودن واقعیتها میپردازد.
One who believes in or practices the principles of absurdism in literature or art.
- NOUN
example
معنی(example):
نویسنده نمایشنامه آفتابگرا برای مقابله با تمهای جدی از طنز استفاده کرد.
مثال:
The absurdist playwright used humor to confront serious themes.
معنی(example):
کار او اصول آفتابگرایی را منعکس کرده و به چالش کشیدن روایتهای سنتی میپردازد.
مثال:
His work reflects absurdist principles and challenges traditional narratives.
معنی فارسی کلمه absurdist
:
شخصی که به فلسفه آفتابگرایی اعتقاد دارد و اغلب در آثار خود به مضحک بودن واقعیتها میپردازد.