معنی فارسی absurdly

B2

به طرز غیر منطقی و احمقانه.

In a way that is ridiculous or wildly unreasonable.

example
معنی(example):

او به طرز خنده‌داری برای مراسم رسمی لباس پوشید.

مثال:

She dressed absurdly for the formal event.

معنی(example):

این ایده به طرز خنده‌داری ساده بود، اما مؤثر.

مثال:

The idea was absurdly simple, yet effective.

معنی فارسی کلمه absurdly

: معنی absurdly به فارسی

به طرز غیر منطقی و احمقانه.