معنی فارسی acceleration

B1

شتاب، تغییر سرعت یک جسم در واحد زمان است و می‌تواند مثبت یا منفی باشد.

The rate at which an object changes its velocity.

example
معنی(example):

شتاب ماشین آن را خیلی سریع می‌کند.

مثال:

The car's acceleration makes it very fast.

معنی(example):

شتاب برای ماشین‌های اسپرت ضروری است.

مثال:

Acceleration is crucial for sports cars.

معنی فارسی کلمه acceleration

: معنی acceleration به فارسی

شتاب، تغییر سرعت یک جسم در واحد زمان است و می‌تواند مثبت یا منفی باشد.