معنی فارسی accelerometer
B2شتابسنج، دستگاهی است که شتاب و جابجایی یک جسم را اندازهگیری میکند.
A device that measures the acceleration of an object.
- NOUN
example
معنی(example):
اسمارتفون از شتابسنج برای تشخیص جهت خود استفاده میکند.
مثال:
The smartphone uses an accelerometer to detect its orientation.
معنی(example):
یک شتابسنج میتواند تغییرات سرعت را اندازهگیری کند.
مثال:
An accelerometer can measure the changes in speed.
معنی فارسی کلمه accelerometer
:
شتابسنج، دستگاهی است که شتاب و جابجایی یک جسم را اندازهگیری میکند.