معنی فارسی accension

B1

افروختن، روشنایی چیزی را ایجاد کردن، مخصوصا در مورد شمع یا مشعل.

The act of lighting or igniting, especially in reference to a candle or torch.

example
معنی(example):

افروختن شمع نشانه آغاز مراسم بود.

مثال:

The accension of the candle signified the start of the ceremony.

معنی(example):

افروختن مشعل هر سال جشن گرفته می‌شد.

مثال:

The accension of the torch was celebrated every year.

معنی فارسی کلمه accension

: معنی accension به فارسی

افروختن، روشنایی چیزی را ایجاد کردن، مخصوصا در مورد شمع یا مشعل.