معنی فارسی accentless
B2بدون لهجه، اشاره به اینکه فرد در گفتار خود هیچگونه لهجهای ندارد.
Free from an accent; refers to speech that does not have a specific regional or ethnic accent.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بازیگر به خاطر اجرای بیلهجهاش مورد تحسین قرار گرفت.
مثال:
The actor was praised for his accentless performance.
معنی(example):
صحبت بیلهجه او به او اجازه داد به راحتی در جامعه جا شود.
مثال:
Her accentless speech allowed her to blend in seamlessly.
معنی فارسی کلمه accentless
:
بدون لهجه، اشاره به اینکه فرد در گفتار خود هیچگونه لهجهای ندارد.