معنی فارسی access charge
B1هزینهای که برای ورود یا استفاده از یک سرویس یا مکان لازم است.
A fee that must be paid to gain entry or use a service.
- NOUN
example
معنی(example):
هزینه دسترسی به این سرویس 10 دلار است.
مثال:
The access charge for the service is $10.
معنی(example):
برای استفاده از امکانات باید هزینه دسترسی پرداخت کنید.
مثال:
You have to pay an access charge to use the facilities.
معنی فارسی کلمه access charge
:
هزینهای که برای ورود یا استفاده از یک سرویس یا مکان لازم است.