معنی فارسی accessibility

B1

قابلیت دسترسی، کیفیت یا وضعیت اینکه یک مکان یا خدمت قابل دسترسی برای افراد باشد.

The quality of being able to be reached or entered.

example
معنی(example):

دسترسی ساختمان برای همه اهمیت دارد.

مثال:

The accessibility of the building is important for everyone.

معنی(example):

ما باید دسترسی به خدمات عمومی را بهبود بخشیم.

مثال:

We need to improve the accessibility of public services.

معنی فارسی کلمه accessibility

: معنی accessibility به فارسی

قابلیت دسترسی، کیفیت یا وضعیت اینکه یک مکان یا خدمت قابل دسترسی برای افراد باشد.