معنی فارسی acclamation

C1

تحسین و تأیید عمومی، به ویژه در یک موقعیت سیاسی یا اجتماعی.

Loud and enthusiastic approval or praise.

example
معنی(example):

این تصمیم با تحسین از سوی جمعیت مواجه شد.

مثال:

The decision was met with acclamation from the crowd.

معنی(example):

او به عنوان رهبر با تحسین انتخاب شد.

مثال:

She was chosen as leader by acclamation.

معنی فارسی کلمه acclamation

: معنی acclamation به فارسی

تحسین و تأیید عمومی، به ویژه در یک موقعیت سیاسی یا اجتماعی.