معنی فارسی acclimatization
B2فرایند سازگاری با شرایط جدید، به ویژه آب و هوا یا محیط.
The process of becoming accustomed to a new climate or environment.
- NOUN
example
معنی(example):
آداپتاسیون زمانی رخ می‌دهد که بدن شما به یک محیط جدید عادت می‌کند.
مثال:
Acclimatization occurs when your body adjusts to a new environment.
معنی(example):
فرایند آداپتاسیون می‌تواند چندین روز در ارتفاعات بالا طول بکشد.
مثال:
The process of acclimatization can take several days in high altitudes.
معنی فارسی کلمه acclimatization
:
فرایند سازگاری با شرایط جدید، به ویژه آب و هوا یا محیط.
