معنی فارسی acclamator
B1شخصی که تشویق یا تحسین را هدایت میکند.
A person who celebrates or acknowledges achievements in a group.
- NOUN
example
معنی(example):
تقدیرکننده رهبری تشویقهای حضار را بر عهده گرفت.
مثال:
The acclamator led the audience in applause.
معنی(example):
به عنوان یک تقدیرکننده، او جمعیت را به نشان دادن تحسین تشویق کرد.
مثال:
As an acclamator, he encouraged the crowd to show appreciation.
معنی فارسی کلمه acclamator
:
شخصی که تشویق یا تحسین را هدایت میکند.