معنی فارسی accolated

B1

به معنای تحسین یا تقدیر کردن از کسی به خاطر دستاوردها یا فعالیت‌هایش.

To honor or praise someone for their achievements.

example
معنی(example):

هنرمند برای مشارکت شگفت انگیزش در جامعه قدردانی شد.

مثال:

The artist was accolated for her remarkable contribution to the community.

معنی(example):

او وقتی که دستاوردهایش در مراسم تقدیر شد به خود میبالید.

مثال:

He felt proud when his achievements were accolated at the ceremony.

معنی فارسی کلمه accolated

: معنی accolated به فارسی

به معنای تحسین یا تقدیر کردن از کسی به خاطر دستاوردها یا فعالیت‌هایش.