معنی فارسی accomplice
B2همدست، شخصی است که در انجام یک عمل غیرقانونی به دیگری کمک میکند.
A person who helps another commit a crime.
- NOUN
example
معنی(example):
پلیس دزد و همدستش را دستگیر کرد.
مثال:
The police arrested the thief and his accomplice.
معنی(example):
او به خاطر همدستی در جرم گناهکار شناخته شد.
مثال:
She was found guilty of being an accomplice to the crime.
معنی فارسی کلمه accomplice
:
همدست، شخصی است که در انجام یک عمل غیرقانونی به دیگری کمک میکند.