معنی فارسی accomplishable
B1قابل انجام: به معنای اینکه یک عمل یا کار را میتوان انجام داد و به ثمر رساند.
Able to be achieved or completed successfully.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کار قابل انجام است اگر ما با هم کار کنیم.
مثال:
The task is accomplishable if we work together.
معنی(example):
من معتقدم که هر هدفی با تلاش قابل انجام است.
مثال:
I believe that every goal is accomplishable with effort.
معنی فارسی کلمه accomplishable
:
قابل انجام: به معنای اینکه یک عمل یا کار را میتوان انجام داد و به ثمر رساند.