معنی فارسی accomplis

B1

موفقیت‌ها، دستاوردها یا کارهای برجسته‌ای که فرد در زندگی خود به آن‌ها دست یافته است.

Achievements or successes in one’s life or career.

example
معنی(example):

موفقیت‌های هنرمند در گالری جشن گرفته شد.

مثال:

The artist's accomplishments were celebrated at the gallery.

معنی(example):

او موفقیت‌های زیادی دارد که باید به آن‌ها افتخار کند.

مثال:

She has many accomplishments to be proud of.

معنی فارسی کلمه accomplis

: معنی accomplis به فارسی

موفقیت‌ها، دستاوردها یا کارهای برجسته‌ای که فرد در زندگی خود به آن‌ها دست یافته است.