معنی فارسی accomplicity

B2

شراکت در جرم، همکاری با دیگران در انجام یک عمل غیرقانونی.

The state of being an accomplice or involved in a crime.

example
معنی(example):

شراکت او در طرح سرانجام فاش شد.

مثال:

His complicity in the scheme was finally revealed.

معنی(example):

شراکت معمولاً همان‌قدر مجازات‌پذیر است که خود جرم.

مثال:

Accomplicity can often be just as punishable as the crime itself.

معنی فارسی کلمه accomplicity

: معنی accomplicity به فارسی

شراکت در جرم، همکاری با دیگران در انجام یک عمل غیرقانونی.