معنی فارسی accrue
B1جمع آوری یا افزایش مقدار چیزی در طول زمان، به ویژه در زمینه مالی.
To accumulate or receive payments or benefits over time.
- VERB
example
معنی(example):
سود سپردههای بانکی به مرور زمان جمع میشود.
مثال:
Interest on the savings account will accrue over time.
معنی(example):
او اجازه داد که روزهای تعطیلاتش جمع شود به جای اینکه از آنها استفاده کند.
مثال:
She allowed her vacation days to accrue instead of using them.
معنی فارسی کلمه accrue
:
جمع آوری یا افزایش مقدار چیزی در طول زمان، به ویژه در زمینه مالی.