معنی فارسی acculturative
B2استراتژیها و اقداماتی که فرد یا گروه در فرآیند اختیار کردن فرهنگ جدید اتخاذ میکنند.
Relating to the strategies that individuals might implement during the acculturation process.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
استراتژیهای آکولچرال میتوانند تأثیر زیادی بر توسعه یک جامعه داشته باشند.
مثال:
Acculturative strategies can significantly affect a community's development.
معنی(example):
درک چالشهای آکولچرال برای معلمان در محیطهای چندفرهنگی ضروری است.
مثال:
Understanding acculturative challenges is essential for educators in multicultural settings.
معنی فارسی کلمه acculturative
:
استراتژیها و اقداماتی که فرد یا گروه در فرآیند اختیار کردن فرهنگ جدید اتخاذ میکنند.