معنی فارسی accupy

B1

پر کردن، مشغول شدن.

To occupy or fill a space or time.

example
معنی(example):

او دوست دارد وقتش را با فعالیت‌های مفید پر کند.

مثال:

He likes to accupy his time with useful activities.

معنی(example):

آنها این فضا را با بستر جدید پر خواهند کرد.

مثال:

They will accupy the space with new furniture.

معنی فارسی کلمه accupy

: معنی accupy به فارسی

پر کردن، مشغول شدن.