معنی فارسی acephalus

B1

موجودی که به دلیل عوامل ژنتیکی بدون سر است.

An organism that is headless due to genetic factors.

example
معنی(example):

آکفالوس موجودی است که به دلیل عوامل ژنتیکی فاقد سر است.

مثال:

An acephalus is an organism without a head due to genetic factors.

معنی(example):

پدیده آکفالوس در علم ژنتیک مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

مثال:

The phenomenon of acephalus is studied in genetics.

معنی فارسی کلمه acephalus

: معنی acephalus به فارسی

موجودی که به دلیل عوامل ژنتیکی بدون سر است.