معنی فارسی acerbities
B1حالت یا موضوعات تلخی و تندی که در نظرات یا رفتارها مشاهده میشود.
Sharpness or bitterness in speech or behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
تلخیهای رابطهشان در مکالماتشان مشهود بود.
مثال:
The acerbities of their relationship were evident in their conversations.
معنی(example):
او معمولاً تلخیهایش را از طریق نظرات زیرکانه اما سخت بیان میکرد.
مثال:
She often expressed her acerbities through witty but harsh comments.
معنی فارسی کلمه acerbities
:
حالت یا موضوعات تلخی و تندی که در نظرات یا رفتارها مشاهده میشود.