معنی فارسی acerbityacerose

B2

حالت تلخی یا حالت تند در بیان که معمولاً نشان‌دهنده نارضایتی است.

A tone or quality of sharpness and bitterness in speech.

example
معنی(example):

تلخی در صدای او همه را ساکت کرد.

مثال:

The acerbityacerose in her voice made everyone quiet.

معنی(example):

او نتوانست تلخی کلماتش را در حین دعوا پنهان کند.

مثال:

He could not hide the acerbityacerose of his words during the argument.

معنی فارسی کلمه acerbityacerose

: معنی acerbityacerose به فارسی

حالت تلخی یا حالت تند در بیان که معمولاً نشان‌دهنده نارضایتی است.