معنی فارسی acrimoniously
B2به طرز تلخ و تند، به طوری که نشانه شدت احساسات منفی باشد.
In a bitter and harsh manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها در طول جلسه به طرز تلخ و تند بحث کردند و این برای همه ناراحتکننده بود.
مثال:
They argued acrimoniously throughout the meeting, making it uncomfortable for everyone.
معنی(example):
دو همکار به طرز تلخ و تند صحبت کردند و مسائل شخصی خود را نشان دادند.
مثال:
The two colleagues spoke acrimoniously, highlighting their personal issues.
معنی فارسی کلمه acrimoniously
:
به طرز تلخ و تند، به طوری که نشانه شدت احساسات منفی باشد.