معنی فارسی acropathology
B1مطالعه و بررسی تغییرات پاتولوژیکی در اندامهای انتهایی و شرایط مرتبط با آن.
The study and examination of pathological changes in the extremities and related conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک پاتولوژی آکرپاتی وضعیت بیمار را مطالعه کرد.
مثال:
The doctor studied the acropathology of the patient's condition.
معنی(example):
درک پاتولوژی آکرپاتی برای درمان صحیح ضروری است.
مثال:
Understanding acropathology is essential for proper treatment.
معنی فارسی کلمه acropathology
:
مطالعه و بررسی تغییرات پاتولوژیکی در اندامهای انتهایی و شرایط مرتبط با آن.