معنی فارسی acropathy

B1

اختلال یا بیماری که به عملکرد غیراستثنایی یا ناتوانی در اندام‌های انتهایی اشاره دارد.

A condition or disease that refers to abnormal or impaired functioning in the extremities.

example
معنی(example):

آکرپاتی او را قادر به استفاده صحیح از دست‌هایش نکرد.

مثال:

Her acropathy left her unable to use her hands properly.

معنی(example):

آکرپاتی می‌تواند به دلیل کاهش عملکرد دست، فعالیت‌های روزمره را تحت تأثیر قرار دهد.

مثال:

Acropathy can affect daily activities due to reduced hand function.

معنی فارسی کلمه acropathy

: معنی acropathy به فارسی

اختلال یا بیماری که به عملکرد غیراستثنایی یا ناتوانی در اندام‌های انتهایی اشاره دارد.