معنی فارسی actinomorphous

B1

دارای شکل متقارن که از جهات مختلف شبیه به هم باشد.

Having a radial symmetry; symmetrical from multiple angles.

example
معنی(example):

این گل شکل آکتینومورفوس دارد که آن را جذاب می‌کند.

مثال:

The flower has an actinomorphous shape, making it visually appealing.

معنی(example):

بسیاری از گل‌های مردابی در ساختار آکتینومورفوس هستند.

مثال:

Many daisies are actinomorphous in structure.

معنی فارسی کلمه actinomorphous

: معنی actinomorphous به فارسی

دارای شکل متقارن که از جهات مختلف شبیه به هم باشد.