معنی فارسی actualisation

B1

عمل یا فرآیند واقعی کردن یا محقق کردن چیزی.

The process of making something real or actual.

example
معنی(example):

تحقق رویاهای او سال‌ها کار سخت را می‌طلبید.

مثال:

The actualisation of her dreams took years of hard work.

معنی(example):

تحقق این پروژه بالاخره در حال انجام است.

مثال:

The actualisation of the project is finally underway.

معنی فارسی کلمه actualisation

: معنی actualisation به فارسی

عمل یا فرآیند واقعی کردن یا محقق کردن چیزی.