معنی فارسی actualist
B1کسی که به فلسفه عملگرایی اعتقاد دارد و به اهمیت واقعیت میپردازد.
A person who adheres to the philosophy of actualism, focusing on practical aspects.
- NOUN
example
معنی(example):
بهعنوان یک عملگرا، او همیشه به دنبال راهحلهای عملی بود.
مثال:
As an actualist, she always looked for practical solutions.
معنی(example):
دیدگاههای عملگرایانهاش معمولاً بر تصمیماتش تأثیر میگذاشت.
مثال:
His actualist views often influenced his decisions.
معنی فارسی کلمه actualist
:
کسی که به فلسفه عملگرایی اعتقاد دارد و به اهمیت واقعیت میپردازد.