معنی فارسی adaptively

B1

به صورت سازگار یا قابل تغییر به شرایط و نیازها پاسخ می‌دهد.

In a manner that allows for adaptation or adjustment to various conditions.

example
معنی(example):

دانش‌آموز به‌صورت سازگارانه‌ای یاد می‌گیرد تا با سرعت خود هماهنگ شود.

مثال:

The student learn adaptively to match their pace.

معنی(example):

او سبک تدریس خود را به‌طور سازگارانه براساس نیازهای دانش‌آموزان تنظیم می‌کند.

مثال:

He adapts his teaching style adaptively based on the students' needs.

معنی فارسی کلمه adaptively

: معنی adaptively به فارسی

به صورت سازگار یا قابل تغییر به شرایط و نیازها پاسخ می‌دهد.