معنی فارسی addictedness

B1

وضعیت یا حالت وابستگی به چیزی، به ویژه مواد مخدر یا فعالیت‌ها.

The state of being dependent on something, especially substances or activities.

example
معنی(example):

اعتیاد او به بازی‌های ویدیویی خانواده‌اش را نگران کرد.

مثال:

His addictedness to video games worried his family.

معنی(example):

اعتیاد می‌تواند به مسائل جدی سلامتی منجر شود.

مثال:

Addictedness can lead to serious health issues.

معنی فارسی کلمه addictedness

: معنی addictedness به فارسی

وضعیت یا حالت وابستگی به چیزی، به ویژه مواد مخدر یا فعالیت‌ها.