معنی فارسی addlepatedness

B1

حالت خاصی از گیجی و سردرگمی که ممکن است در یک گروه یا فرد بوجود آید.

The quality of being confused or disoriented.

example
معنی(example):

سردرگمی او زمانی نمایان شد که نتوانست دستورالعمل‌ها را دنبال کند.

مثال:

His addlepatedness became apparent when he couldn't follow the instructions.

معنی(example):

سردرگمی گروه باعث شد تا سازماندهی برنامه سخت شود.

مثال:

The addlepatedness of the group made it hard to organize the event.

معنی فارسی کلمه addlepatedness

: معنی addlepatedness به فارسی

حالت خاصی از گیجی و سردرگمی که ممکن است در یک گروه یا فرد بوجود آید.