معنی فارسی addlepated
B1حالت گیجی و سردرگمی که فرد در آن قادر به تفکر منطقی نیست.
A state of being confused or disoriented.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او پس از یک روز طولانی در محل کار، گیج و سردرگم احساس میکرد.
مثال:
She felt addlepated after her long day at work.
معنی(example):
رفتار گیج او باعث خنده همه شد.
مثال:
His addlepated behavior made everyone laugh.
معنی فارسی کلمه addlepated
:
حالت گیجی و سردرگمی که فرد در آن قادر به تفکر منطقی نیست.