معنی فارسی adeep
B1عمیق، به معنای دور از سطح یا عمیق در مفهوم.
Extending far down from the top or surface.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک دریاچه عمیق برای ماهیگیری خوب است.
مثال:
A deep lake is good for fishing.
معنی(example):
او قبل از شیرجه یک نفس عمیق کشید.
مثال:
He took a deep breath before diving.
معنی فارسی کلمه adeep
:
عمیق، به معنای دور از سطح یا عمیق در مفهوم.