معنی فارسی adeems

B1

به دست آوردن یا کسب کردن.

Forms or instances of achieving something significant.

example
معنی(example):

او از طریق کار سخت به شهرت خود افزوده می‌شود.

مثال:

He adeems his reputation through hard work.

معنی(example):

استراتژی‌های آنها نتایج بهتری را در طول زمان به ارمغان می‌آورند.

مثال:

Their strategies adeems better results over time.

معنی فارسی کلمه adeems

: معنی adeems به فارسی

به دست آوردن یا کسب کردن.