معنی فارسی adeptship

B2

وضعیت یا مقام فرد با مهارت بالا در یک حوزه خاص.

The state of being adept; proficiency.

example
معنی(example):

پس از سال‌ها آموزش، او مهارت پیدا کرد.

مثال:

She gained adeptship after years of training.

معنی(example):

مهارت او در این حرفه توسط بسیاری شناخته شد.

مثال:

His adeptship in the craft was recognized by many.

معنی فارسی کلمه adeptship

: معنی adeptship به فارسی

وضعیت یا مقام فرد با مهارت بالا در یک حوزه خاص.