معنی فارسی adherently

B2

به طور ذاتی، بطور طبیعی یا در ذات خود.

In a way that is essential or intrinsic to something.

example
معنی(example):

این مواد به طور ذاتی قوی و بادوام هستند.

مثال:

The materials are inherently strong and durable.

معنی(example):

او به طور ذاتی برای یادگیری چیزهای جدید انگیزه دارد.

مثال:

He is inherently motivated to learn new things.

معنی فارسی کلمه adherently

: معنی adherently به فارسی

به طور ذاتی، بطور طبیعی یا در ذات خود.