معنی فارسی adherer
B1شخصی که یک ماده را به ماده دیگر میچسباند.
A person or thing that adheres or sticks to something.
- NOUN
example
معنی(example):
چسباننده چسب را با دقت اعمال کرد تا پیوندی قوی ایجاد کند.
مثال:
The adherer applied the glue carefully to ensure a strong bond.
معنی(example):
یک چسباننده باید دستورالعملها را به دقت دنبال کند تا بهترین نتایج را کسب کند.
مثال:
An adherer must follow the instructions closely for the best results.
معنی فارسی کلمه adherer
:
شخصی که یک ماده را به ماده دیگر میچسباند.