معنی فارسی adjudgeable

B1

قابل قضاوت یا ارزیابی در یک زمینه قانونی یا رسمی.

Capable of being judged or evaluated.

example
معنی(example):

مدارک ارائه شده در دادگاه قابل قضاوت بود.

مثال:

The evidence presented was adjudgeable in the court.

معنی(example):

تمام ادعاها بر اساس دستورالعمل‌های جدید قابل قضاوت بودند.

مثال:

All claims were adjudgeable based on the new guidelines.

معنی فارسی کلمه adjudgeable

: معنی adjudgeable به فارسی

قابل قضاوت یا ارزیابی در یک زمینه قانونی یا رسمی.