معنی فارسی adjudgment

B1

فرایند قضاوت یا تصمیم‌گیری بر اساس حقایق یا شواهد.

The process of judging or making a decision, often in a legal context.

example
معنی(example):

قضاوت پس از بررسی مدارک انجام خواهد شد.

مثال:

The adjudgment will be made after the evidence is reviewed.

معنی(example):

قضاوت او از سوی تمام طرف‌های درگیر مورد احترام قرار گرفت.

مثال:

His adjudgment was respected by all parties involved.

معنی فارسی کلمه adjudgment

: معنی adjudgment به فارسی

فرایند قضاوت یا تصمیم‌گیری بر اساس حقایق یا شواهد.