معنی فارسی admonitionist
B1هشداردهنده، کسی که به افراد درباره خطرات یا مشکلات ممکنه هشدار میدهد.
A person who warns others, especially concerning possible errors or dangers.
- NOUN
example
معنی(example):
یک هشداردهنده درباره اشتباهات احتمالی هشدار میدهد.
مثال:
An admonitionist offers warnings about potential mistakes.
معنی(example):
هشداردهنده معمولاً تجربیات را به اشتراک میگذارد تا از دامها دوری کنیم.
مثال:
The admonitionist often shares experiences to avoid pitfalls.
معنی فارسی کلمه admonitionist
:
هشداردهنده، کسی که به افراد درباره خطرات یا مشکلات ممکنه هشدار میدهد.