معنی فارسی adolescing
B1به بلوغ رساندن، اشاره به فرآیند رشد و تغییرات دوران نوجوانی.
The process of growing into adolescence.
- VERB
example
معنی(example):
به بلوغ رسیدن میتواند دورهای پرچالش و مملو از تغییرات باشد.
مثال:
Adolescing can be a tumultuous period filled with change.
معنی(example):
احساسات زیادی در دوره بلوغ تجربه میشود.
مثال:
Many emotions are experienced during the adolescing phase.
معنی فارسی کلمه adolescing
:
به بلوغ رساندن، اشاره به فرآیند رشد و تغییرات دوران نوجوانی.