معنی فارسی adroitness
B2چیره‌دستی، مهارت و توانایی در انجام کارها و فعالیت‌ها.
The quality of being skillful and adept.
- noun
noun
معنی(noun):
Skillfulness or ease of ability.
example
معنی(example):
چیره‌دستی او همه را در جلسه تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
His adroitness impressed everyone at the meeting.
معنی(example):
چیره‌دستی مذاکره‌کنندگان منجر به یک معامله موفق شد.
مثال:
The adroitness of the negotiators led to a successful deal.
معنی فارسی کلمه adroitness
:
چیره‌دستی، مهارت و توانایی در انجام کارها و فعالیت‌ها.
