معنی فارسی adrop

B1

به معنای انداختن یا رها کردن چیزی به زمین.

To let something fall or to give up.

example
معنی(example):

مطمئن شوید که گلدان شکننده را نیندازید.

مثال:

Make sure not to adrop the fragile vase.

معنی(example):

او تصمیم گرفت عادات قدیمی‌اش را کنار بگذارد.

مثال:

He decided to adrop his old habits.

معنی فارسی کلمه adrop

: معنی adrop به فارسی

به معنای انداختن یا رها کردن چیزی به زمین.