معنی فارسی adroop
B2تشریح وضعیتی که در آن چیزی به سمت پایین میرود یا افت میکند.
To droop, to sag or hang down.
- VERB
example
معنی(example):
گلبرگهای گل وقتی خورشید غروب کرد، شروع به افتادن کردند.
مثال:
The flower's petals began to adroop as the sun set.
معنی(example):
روحیه او پس از خبر بد، افت کرد.
مثال:
His spirit seemed to adroop after the bad news.
معنی فارسی کلمه adroop
:
تشریح وضعیتی که در آن چیزی به سمت پایین میرود یا افت میکند.