معنی فارسی advancingly

B1

به شکلی که حرکت یا توسعه به جلو را نشان دهد.

In a manner that indicates progress or development.

example
معنی(example):

او درباره ایده‌هایش به صورت رو به جلو در کنفرانس صحبت کرد.

مثال:

She spoke advancingly about her ideas at the conference.

معنی(example):

کشورهای پیشرفته‌تر فناوری بهتری دارند.

مثال:

The advancingly developed countries have better technology.

معنی فارسی کلمه advancingly

: معنی advancingly به فارسی

به شکلی که حرکت یا توسعه به جلو را نشان دهد.