معنی فارسی advancive
B2روش یا نگرشی که باعث پیشرفت یا ترقی میشود.
Tending or moving forward; promoting progress.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد پیشرو به تیم این امکان را داد که به سرعت عملکرد خود را بهبود ببخشند.
مثال:
The advancive approach allowed the team to quickly improve their performance.
معنی(example):
ذهنیت پیشرو او همیشه او را به سمت موفقیت سوق میداد.
مثال:
His advancive mindset always pushed him towards success.
معنی فارسی کلمه advancive
:
روش یا نگرشی که باعث پیشرفت یا ترقی میشود.