معنی فارسی adventurist
B2ماجراجو به فردی اطلاق میشود که عاشق ماجراجویی و کشف دنیا است.
A person who seeks out adventurous experiences.
- NOUN
example
معنی(example):
یک ماجراجو همیشه به دنبال تجربههای جدید است.
مثال:
An adventurist is always looking for new escapades.
معنی(example):
به عنوان یک ماجراجو، او هر فرصتی برای سفر را استقبال کرد.
مثال:
Being an adventurist, she embraced every opportunity to travel.
معنی فارسی کلمه adventurist
:
ماجراجو به فردی اطلاق میشود که عاشق ماجراجویی و کشف دنیا است.