معنی فارسی adventurously
B2ماجراجویانه به نحو و شیوهای اطلاق میشود که در آن فرد با شجاعت و جسارت اقدام به ماجراجویی میکند.
In a manner that is bold, daring, and willing to take risks.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با جسارت برای اولین بار باندی جامپینگ را امتحان کرد.
مثال:
She adventurously tried bungee jumping for the first time.
معنی(example):
او به طور ماجراجویانه زندگی میکند و همیشه ریسک میکند و کاوش میکند.
مثال:
He lives adventurously, always taking risks and exploring.
معنی فارسی کلمه adventurously
:
ماجراجویانه به نحو و شیوهای اطلاق میشود که در آن فرد با شجاعت و جسارت اقدام به ماجراجویی میکند.