معنی فارسی adverseness
B1معنی واژه adverseness به معنای ناسازگاری یا تضاد، به ویژه در زمینههای اجتماعی یا اقتصادی.
The quality of being opposed or unfavorable; negativity in situations.
- NOUN
example
معنی(example):
ناسازگاری وضعیت برای همه افراد درگیر واضح بود.
مثال:
The adverseness of the situation was evident to all involved.
معنی(example):
او درباره ناسازگاری که بسیاری در حین بحران با آن روبرو بودند صحبت کرد.
مثال:
He spoke about the adverseness faced by many during the crisis.
معنی فارسی کلمه adverseness
:
معنی واژه adverseness به معنای ناسازگاری یا تضاد، به ویژه در زمینههای اجتماعی یا اقتصادی.