معنی فارسی advertence

B2

تمایل یا عمل توجه و مراقبت؛ به معنای توجه دقیق به موضوعی.

The act of noticing or paying attention.

example
معنی(example):

موفقیت پروژه نیاز به توجه دقیق به جزئیات داشت.

مثال:

The success of the project required close advertence to details.

معنی(example):

با توجه مناسب، اشتباهات می‌توانند به حداقل برسند.

مثال:

With proper advertence, mistakes can be minimized.

معنی فارسی کلمه advertence

: معنی advertence به فارسی

تمایل یا عمل توجه و مراقبت؛ به معنای توجه دقیق به موضوعی.